بسم الله الرحمن الرحیم 

4. شبهه :

در زمان حضرات معصومین یکی از کار هایی که دشمنان و مخصوصا اموی ها مشغول ب اون بودند شبهه پراکنی بود در حدی که وقتی امیر المومنین علی علیه السلام رو گفتن که در محراب شهید کردند بعضی ها پرسیدند مگر علی نماز هم میخوانده (معاذ الله )؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

وقتی پس از واقعه کربلا، امام سجاد - علیه السلام - را با همراهانش به صورت اسیر، وارد دمشق کردند، پیرمردی از اهالی شام نزدیک امام سجاد-علیه السلام - و همراهانش آمد و گفت: «حمد و سپاس خدای را که شما را کشت و شهرهای شما را از مردان شما آسوده کرد، و امیرمؤمنان (یزید) را برشما مسلط نمود.»
امام سجاد -علیه السلام -با آن پیرمرد که از مسلمانان ناآگاه بود، چنین مناظره کرد:
امام: ای پیرمرد آیا قرآن خوانده ای؟
پیرمرد:آری.
امام: آیا معنی این آیه را به خوبی فهمیده ای که خداوند می فرماید:«قل لااسئلکم علیه اجراً الا الموده فی القربی»
:«بگو من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمی کنم، جز دوست داشتن خویشانم» (شوری، ۲۳).
پیرمرد:آری آیه را خوانده ام.
امام:خویشاوندان پیامبرصلی الله علیه و آله - دراین آیه ما هستیم. ای پیرمرد! آیا این آیه را خوانده ای که درسوره اسراء (آیه ۲۶) آمده است:
وات ذالقربی حقه:«و حق نزدیکان را بپرداز»
پیرمرد: آری خوانده ام
امام: خویشان و نزدیکان پیامبر صلی الله علیه و آله - دراین آیه، ما هستیم.
ای پیرمرد! آیا این آیه (۴۱ سوره انفال) را خوانده ای.
واعلموا انما غنمتم من شیء فان لله خمسه وللرسول ولذی القربی...« و بدانید هرگونه غنیمتی به شما رسد، خمس آن برای خدا و برای پیامبر صلی الله وعلیه و آله - و برای خویشاوندان نزدیک و... است.»
پیرمرد: آری خوانده ام.
امام: خویشان پیامبر-صلی الله علیه وآله - دراین آیه، ما هستیم.
ای پیرمرد! آیا این آیه را خوانده ای:
انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت ویطهرکم تطهیراً:«خداوند فقط می خواهد، هرگونه پلیدی را از شما خاندان دورکند، و کاملاً شما را پاک سازد» (احزاب -۳۳)
پیرمرد:آری خوانده ام.
امام: ما هستیم آن خاندانی، که خداوند این آیه (آیه تطهیر) را درخصوص ما نازل کرد.
دراین هنگام پیرمرد، ساکت شد و حقیقت را دریافت و آثار پشیمانی از آن چه گفته بود در چهره اش آشکار شد، و پس از لحظه ای به امام سجاد -علیه السلام -گفت:«تو را به خدا آیا شما همانید که گفتی؟»
امام «سوگند به خدا، و به حق جدم رسول خدا- صلی الله علیه و آله - ما همان خاندان هستیم.»
پیرمرد: با شنیدن این جمله، منقلب شد و گریه کرد و دست به سوی آسمان بلند کرد و گفت:«خدایا ما از دشمنان جنی و انسی آل محمد بیزار هستیم» آن گاه درمحضر امام سجاد - علیه السلام - توبه کرد.
ماجرای توبه این پیرمرد، به گوش یزید رسید و یزید دستور اعدام او را داد ماموران یزید پیر راه یافته را به شهادت رساندند (سید بن طاوس ،لهوف )

 

در رابطه با کریم اهل بیت حضرت مجتبی  روحی فداه هم ،همچنین ماجرایی  نقل میشود 

این مطلب را هم شنیده ام   که معاویه ملعون برای کودکان  گوسفندی میخرید ووقتی آن را بزرگ میکرد   آن را میدزدید و می گفت علی دزدیده

 

زمانی در جامعه بازار شبهه ها گرم میشود که دین باوری در جامعه  کم شده باشد

 

 (مقداری از این مطالب از بیانات حضرت آیت الله سید میرهاشم حسینی در مدرسه علمیه فیلسوف الدوله 22/07/1395)