ازدل سرداب سامره اش هنوز میرسد آوای غربتش به گوش

۵ مطلب با موضوع «حجاب» ثبت شده است

حجاب

 
دختر محجبه ای با ظاهر ساده از خیابان می گذشت پسرکی گستاخ از پیاده رو داد زد و به او گفت

چطوری سیبیلو؟!

دختر چادری

 

دخترک با خونسردی کامل تبسمی کرد و گفت: ...

 

وقتی تو ابرو بر میداری مو رنگ می کنی و گوشواره میزاری منم

مجبورم سیبیل بزارم تا جامعه احساس کمبود مرد نکنه!!!

۱ نظر
محمدرضا فضلعلی

آیا صدای غربت امام زمانمونو میشنویم

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم

اول دشمن از فشنگایی مثل گلوله های بالا استفاده میکرد

اما حالا

از اینا استفاده میکنن

چند تا فرق داره

یکی از اونا اینه که مثلا کلتشونو مخفی میکردن که ما نبینیم

اما دومی رو از رو میبنندند

روشم با چیزی نمیپوشند

ولی ما بازهم اونا رو نمی بینیم

حالا بشنیود از وبلاگ محبین الرضا علیه السلام:

حرفی با خانومای بدحجاب وآقا پسرایی که لباس های ناجور تنشون میکنن

تا خانومارو تحریک کنن:

تیر را به دشمن می زنند...
آیا این نامردی نیست که تیر گناه را به خودی بزنی؟!
و دیگر مَردی باقی نماند که هنگام هجوم دشمن،‌

از تو دفاع کند؟!...
 

پی نوشت:

امروز روز جمعه است 

الهی قربونتون برم هنوز به اندازه یک لیوان تشنتون نشدیم

دلم به مستحبی خوش است که جوابش  واجب است

السلام علیک یا اباصالح المهدی

۳ نظر
محمدرضا فضلعلی

تصاویر سخن میگویند 2(حجاب)

۱ نظر
محمدرضا فضلعلی

پیام شهید در باره حجاب

بسم الله الرحمن الر حیم

پیام شهید درباره حجاب:

خواهرم سیاهی چادر تو کوبنده تر از خون من است

حالا یه داستان برگرفته شده از وبلاگ مدرسه علمیه الزهرا سلام الله علیها:

روز اول ورودش به دانشگاه بود،در راه بر گشت حسابی کلافه اش کردند،"خانوم برسونمتون؟""خانوم شماره بدم ؟" خانوم...  خانوم ..."خانوم افتخار میدین؟"

بغضی راه گلویش را بسته بود.غمگین و کلافه انگار که دنیا روی سرش آوار شده باشد.در سرش غوغایی بود.از آن شهر و آدم هایش دلگیر شد.سر راه به یک امام زاده که در آن نزدیکی بود رفت،زانوانش را بغل گرفت و هق هق گریه اش به راه افتاد.تا توانست با خدا درد و دل کرد و بعد از امام زاده بیرون زد.احساس سبکی می کرد.عجیب بود دیگر خبری از متلک هاوحرف و حدیث های چند ساعت قبل نبود.با بهت و حیرت به دور و برش نگاه می کرد...شهر همان شهر قبلی با همان آدم های قبلی،مگر در آن یکی دو ساعت چه اتفاقی افتاده که دیگر کسی او را اذیت نمی کند؟؟.برای لحظه ای به خودش آمد

متوجه شد که:

چادر امام زاده را یادش رفته از سرش در آورد...

۰ نظر
محمدرضا فضلعلی

آزاده باشیم

بسم الله الرحمن الرحیم

 

رفیقم میگفت گیرندمونو روشن کردم برنامه در مورد حجاب بود

از یه دختر چادری پرسیدن به نظر شما چادر میتونه شما رو از مفاسد جامعه حفظ کنه

اون خانم پاسخ میده نمی دونم فقط میدونم از من آسیبی به جامعه نمیرسه

(نقل به مضمون)

حالا حرف حقیر به همه اون دخترای ابلهی که فریب دشمن رو خوردن:

اگر دین ندارید لا اقل به دیگران آسیب نرسانید.

وحالا حرفم به همه پسرایی که با یه

نیگا دین به دنیا میدن وقتی پای ناموس خودشون پیش میاد غیرتی میشن وقتی پای یه دختر دیگه پیش میاد به اصطلاح خودشون روشن فکر میشن

اگر دین ندارید لا اقل آزاده باشید

(سخن اباعبدالله علیه السلام به یزیدیان هنگام حمله به خیام)

اون دختر هم ناموس یکی دیگه است

والسلام

۰ نظر
محمدرضا فضلعلی