ازدل سرداب سامره اش هنوز میرسد آوای غربتش به گوش

۱۰ مطلب با موضوع «شهادت» ثبت شده است

کتاب دختر پیامبر

بسم الله الرحمن الرحیم 


کتاب فاطمه دختر پیامبر 


یکی دیگر از آثار تاریخی حضرت استاد آیت الله جاودان حفظه الله است


 در آن به بیان مختصری از زندگانی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و داستان های مربوط به غصب فدک و شهادت آن بانوی بزرگوار پرداخته میشود 


از ویژگی های این کتاب ، تحقیق تاریخی-تحلیلی در رابطه با محل دفن ام الائمه علیهم السلام است که در بین احتمالات موجود در روایات از جمله بقیع ، منزل جناب عقیل ، بین منبر و محراب و بین منبر و روضه نبوی صلی الله علیه و آله  و منزل امیر المومنین علیه السلام با استناد به روایات  و قرائن عقلیو نقلی در انتها به این نتیجه میرسند که محل قبر آن بانو علیها سلام در .......... می باشد 

اگر از کسانی هستید که به دنبال یک مقتل تحقیق شده و صحیح میگردید این کتاب که بسیار کوچیک و مختصر و مفیده


۰ نظر
محمدرضا فضلعلی

این همه هیئت میری کی چی بشه؟؟؟؟

بسم الله الرحمن الرحیم

 

بهش گفتم وضع محل خراب شده جوونا همه دارن فاسد

سشو به نشانه تایید تکون داد (یه فکرایی توسرش داشت ) بعد گفت :

بیا یه کاری بکنیم 

یه هیئت راه میندازیمو بچه هارو دور هم جمع میکنیم 

گذشت:

خودش با چند نفر دیگه صحبت کرد و و هیئت و راه انداخت

اوایل جلسه ها تو خونه کوچیک خودشون بود 

پدرش هم دم در میشست و بساط چایی راه امینداخت

خودش هم بعد از  سخنرانی  ها مداحی میکرد

بعد از هیئت هم برا بچه ها شام تهییه میکرد 

 

خلاصه اکثر کارا به دوش او بود 

 

رفته رفته تعداد بچه زیاد شد

خیلی از اون بچه هایی که منحرف شده بودن اومدن هیات

یه تعدادی از اون بچه ها هم بعدا شهید شدن

 

 

 

تو همون دوران ابراهیم رو تو خواب دیدیم 

تو یه باغ بین تعدادی از رفقا نشسته بود 

میخواستم ازش بپرسم این همه هیدت رفتی چیشد 

که قبل زا این که سوالمو بپرسم  خودش اومد جلو و گفت:

سیدعلی ، زمانی که شهید شدم وافتادم ، آقا اباعبد الله آمدند و مرا در آغوش گرفتند....

 

از کتاب سلام بر ابراهیم ۲ با اندکی تخلص

 

۰ نظر
محمدرضا فضلعلی

طرح لایه باز شهدای مدافع حرم

بسم رب الشهدا و الصدیقین:

طرح لایه باز مراسم یادواره شهدای مدافع حرم 

 

 

 

 

 

دریافت
حجم: 1.61 مگابایت
توضیحات: هزینه: قرائت فاتحه هدیه به حضرت نرجس خاتون (علیها سلام)
 

۰ نظر
محمدرضا فضلعلی

دخترا بابایی ان

بسم الله الرحمن الرحیم

هیچ کس در شام با دردانه ات همدم نشد
هیچ کس جز عمه زینب همدم دردم نشد

حرف های عمه مرهم بود بر زخمم، ولی
هیچ کس بر زخم های عمه ام مرهم نشد

الأمان از کوفه و از شام، از غربت، پدر!
طاقت ما کم شد اما سنگ باران کم نشد

قدّ من کوتاه بود و نیزه ها خیلی بلند
خواستم بر زخم هایت بوسه بگذارم، نشد

 

 

 

 

دل خوشم به این که فرمودید :

هر آنکه در دل خود به یاد ماست زائر ماست

السلام علیک یااباعبدالله

السلام علیک یا اباصالح المهدی

۱ نظر
محمدرضا فضلعلی

شما کجایی؟؟؟؟؟؟؟؟؟

بسم الله الرحمن الرحیم

یا صاحب الزمان..........

وقتی که نیستی تو،بهارم بهار نیست
وقتی که نیستی تو،به دلها قرار نیست

 

این روزهای تلخ که بی تو به شب رسد
آهسته مردنست ، دگر انتظار نیست

 

یا ایها العزیز به ما هم تصدقی
چیزی میان کاسه ی این بد عیار نیست

 

ما را به نام نوکر زهرا شناختند
بی نام مادر تو مرا اعتبار نیست

 

یابن الحسن ....

 

 

 

آقا جان میگن خنده در نزد عزادار بی ادبیه

 

آقا جان ببخشید که فراموشتون کردیم

 

آقاجون ببخشید که هر روز داریم از شما دور تر میشم

 

آقا جون ببخشید که عرضه نداریم حداقل به احترام عزای مادرتون .............

 

هنوز جوونای ما صدای آهنگ ماشینشونو عین ادم های عقده ای تا اخر بالا میبرن

زنان ما عزت خودشونو زیر پا میزارن و خودشونو تو خیابونا به شیطان لعین عرضه میکنن

(البته این افراد در اقلیت هستن چون غالبا افراد مذهبی زیاد خودشونو تو جامعه ظاهر نمیکنن اونها بیشتر نشون میدن)

 

 

ادامه دارد.........

 

۰ نظر
محمدرضا فضلعلی

چرا ساحل خشکیده انتظار

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم

خیلیی وقته ساحلو بروز نکردم واقعا داره میخشکه

 

شهادت حضرت هادی علیه السلام رو تسلیت عرض میکنم

 

یکی از دوستان  پرسید  چرا ساحل خشکیده انتظار  سبز بهتر نبود

منم در جواب میگم

حضرت آیت الله بهجت اعلی الله مقامه الشریف فرمود هر کس باید به دنبال فرج شخصی خودش باشه

منم از دل خودم گفتم که این ساحل انتظار  مدت مدیدی است خشکیده

خوش بحال اونایی که دلشون سبز سبزه

خداوند متعال قلوب مارو به نور خودش

و ولیش وحجتش و عبد صالحش حضرت بقیة الله روشن  ومنور بگرداند

دلم به مستحبی خوش است که جوابش واجب است

السلام علیک یا سیدی الغریب

    یا اباصالح المهدی

آجرک الله فی مصیبة جدک العلی بن محمد النقی الهادی

علیهما السلام

۰ نظر
محمدرضا فضلعلی

وای مادرم

زیر باران دوشنبه بعد از ظهر

اتفاقی مقابلم رخ داد

وسط کوچه ناگهان دیدم

زن همسایه بر زمین افتاد

سیب ها روی خاک غلطیدند

چادرش در میان گرد وغبار

قبلا این صحنه را...نمی دانم

در من انگار می شود تکرار

آه سردی کشید،حس کردم

کوچه آتش گرفت از این آه

و سراسیمه گریه در گریه

پسر کوچکش رسید از راه

گفت:آرام باش! چیزی نیست

به گمانم فقط کمی کمرم...

دست من را بگیر،گریه نکن

مرد گریه نمی کند پسرم

چادرش را تکاند، با سختی

یا علی گفت و از زمین پا شد

پیش چشمان بی تفاوت ما

ناله هایش فقط تماشا شد

 

صبح فردا به مادرم گفتم

گوش کن ! این صدای روضهء کیست

طرف کوچه رفتم و دیدم

در ودیوار خانه ای مشکی است

مربع

با خودم فکر می کنم حالا

کوچه ء ما چقدر تاریک است

گریه،مادر،دوشنبه،در،کوچه

راستی! فاطمیه نزدیک است...

 

این ایام رو به حضرت بقیه الله الاعظم روحی فداه

تسلیت عرض میکنم.

 

 

۱ نظر
محمدرضا فضلعلی

شهادت غریب مدینه

بسم الله الرحمن الرحیم

 

شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام رو به شما تسلیت عرض میکنم

۲ نظر
محمدرضا فضلعلی

سلام من به بقیعو بقاع ویرانش

بسم الله الرحمن الرحیم

امشب شب شهادت امام باقر علیه السلامه آخرین بازمانده بنی هاشم از کربلا

اگه امشب یا یه شب معمولی بری حرم امام رضا علیه السلام که غربونشون برم مردم بهشون میگن غریب الغربا خیلی زائر دارن اگه شب شهادت حضرت

تا چند بازه زمانی بری اونجا اصلا جا نیست بری زیارت

اصلا چرا امام رضا حضرت معصومه علیهما السلام هم خیلی زائر دارن

یااصلا چرا ایشون

14خرداد حرم امام خمینی رحمة الله علیه چه خبره

اما رفقا امشب شب شهادت امام باقر علیه السلام

نه شمعی روشنه نه چراغی نه زائری نه بارگاهی تازه الان هم که حاجی ها رفتن مکه برای اعمال کی دیگه مدینه مونده

تازه اگه امشب اونجا باشی

اگه بذارن بری پشت پنجره بقیع نمیدونم تو اون ظلمات میتونی قبر خاکی چهارتا امام ببینی یا نه.

اینو که میگم خیلی شنیدید مثلا در روضه ی امیر المومنین علیه السلام

یا امام حسن علیه السلام که میگن این بزرگواران زمانی کشته شدن که حضرت مادر علیها سلام رو پشت در دیدن

توی کوچه دیدن....

خدا کنه اینطور نباشه ولی یه درصد هم فک کنم امام باقر علیه السلام دراون کودکی سر علی اصغر رو به نیزه دیده باشن

واویلا

۱ نظر
محمدرضا فضلعلی

کوچکترین اسیرقافله

بسم الله الرحمن الرحیم

نگاه کودکی ات دیده بود قافله را

تمام دلهره ها را ، تمام فاصله را

هزار بار بمیرم برات ، می خواهم

دوباره زنده کنم خاطرات قافله را

تو انتهای غمی ، از کجا شروع کنم

خودت بگو ، بنویسم کدام مرحله را؟

چقدر خاطره ی تلخ مانده در ذهنت

ز نیزه دار که سر برده بود حوصله را

چه کودکی بزرگی است این که دستانت

گرفته بود به بازی گلوی سلسله را

میان سلسله مردانه در مسیر خطر

گذاشتی به دل درد ، داغ یک گِله را

چقدر گریه نکردید با سه ساله ، چقدر

به روی خویش نیاورده اید آبله را

دلیل قافله می برد پا به پای خودش

نگاه تشنه ی آن کاروان یک دِله را

هنوز یک به یک ، آری به یاد می آری

تمام زخم زبان های شهر هلهله را

مرا ببخش که مجبور می شوم در شعر

بیاورم کلماتی شبیه حرمله را

بگو صبور بلا در منا چه حالی داشت

که در تلاطم خون دید قلب قافله را؟


تعجیل درفرج امام زمان صلوات

۰ نظر
محمدرضا فضلعلی