ازدل سرداب سامره اش هنوز میرسد آوای غربتش به گوش

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اخلاص» ثبت شده است

اخلاص وبلاگی

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم

اون بالا یه مطلب با عنوان

اخلاص در وبلاگ نویسی

نوشتم

لطفا:

1.بخونیدش

2.دعا کنید خداوند به ما تقوی عنایت کند

3.در مورد اسم مطلب مرددم اگ عنوان زیباتری

پیدا کردید حتما بنویسید

4.اگ مشکلی داره یا جایی اش رو میتونستید بهتر اصلاح کنید بنویسید

تا ان شالله  بتونیم یه مجموعه کامل با این موضوع بنویسیم

5.لینکش رو در وبتون قرار بدید یا به دوستانتون معرفی کنید

البته اگ صلاح دونستید

6.صلوات

۱ نظر
محمدرضا فضلعلی

واین بحرطویل است..4

بسم الله الرحمن الرحیم

 
همان طور که میدونید اخلاص یه بخش بسیار مهم از اعمال مارو تشکیل میده در نتیجه سخن وبحث و روایت دراین باب زیاده 
این قدر هست که دستورداریم که خطبه اول هرنمازجمعه وعید درمورد تقوی( که اگه نگیم همش اخلاصه میگیم بخشی از تقوی اخلاصه) صحبت بشه ومردم رو به تقوی دعوت کنیم
درنتیجه من این بحثو همین جا تموم میکنم که اولا از مسیر بحثم در مورد مجالس اهل بیت علیهم السلام خارج نشم دوما این که یه آدرس میزارم هرکس که علاقه داشت بره ببینه
این آدرس مربوط به سه شب سخنرانی شیخنااستاد حاج علیرضا پناهیانه درمورد اخلاص ان شاالله مفید باشه البته اگر بعدا خدا توفیق داد بیشترمینویسم
ان شالله این مطالب اول رو خودم تاثیر بزاره
 
آدرس سخنرانی                                                           
۰ نظر
محمدرضا فضلعلی

واین بحر طویل است...3

بسم الله الرحمن الرحیم

در قسمت قبل حرف از اخلاص پیش اومد

حالااخلاص چی هست؟

درکتاب سنن النبی صل اله علیه وآله آمده است که

(چون طولانیه یه مقادری از اون  رو مینویسم هرکی خواست کاملشو ببینه مورد 29ازفصل یک این کتاب شریف هست)

روزی پیامبر از جبرایل علیهماالسلام پرسیدند:

 اى جبرئیل، تفسیر اخلاص چیست؟گفت: با اخلاص کسى است که ازمردم چیزى نخواهد تا خود بدان دست یابد، و هرگاه به دست آورد بدان راضى‏مى‏شود، و اگر چیزى در دستش باقی ماند در راه خدا مى‏بخشد. و چون از مردم‏درخواستى نکرد به بندگى خود در برابر خداوند اقرار نموده، و اگر به چیزى دست‏یافت و بدان راضى شد پس از خداوند راضى شده و خداى بزرگ نیز از او راضى‏است. و اگر چیزى در راه خدا بخشید در حدّ وثوق و اعتماد به خداى خود قراردارد .

مادر آموزه های دینی خود میبینیم که برای هر عملی حتی کوچک ثواب های بیشماری نقل شده مثل نماز جماعت باثواب نجومی خود

خب ما اینهارو میبینیم که ثواب بدست آوردن کاری نداره اما اون چیزی که هست اینه که همه کار ازاول تا آخر فقط وفقط باید برای خدا باشه ولاغیر... البته نگهداشتن عمل هم خیلی مهمی هست

یه شب یکی ازرفقامون از حاج آقا عبدالحمیدی امام جماعتمون پرسید حاج آقا فلان کار مگه ثواب نداره؟ حاج آقا گفتن خیلی کارا هست که ثواب داره اما نگهداری ازاون سخته(چون ماجرا مال خیلی وقت پیشه به مضموم نقل میکنم)

طرف یه مدرسه میسازه آخرش میگه اسم واقف روبالاش بنویسید کل کارش ازدست میره (البته همیشه نه)

ودرآخراین قسمت سخنی ازاستادعزیزم بیان میکنم:

 البته تأکید ما بر اخلاص، به معنای کم‌رونق کردن کار خوب نیست، طبیعتاً آدم برای اینکه مخلص باشد، باید رفتار خوب هم داشته باشد و اعمال خوب هم انجام دهد. چون کمترین مرتبۀ اخلاص این است که آدم تمام قوت خودش را برای خدا بگذارد(أَدْنَى‏ حَدِّ الْإِخْلَاصِ‏ بَذْلُ الْعَبْدِ طَاقَتَهُ؛ مصباح‌الشریعه/ص37) نه اینکه فقط گاهی اوقات یک کاری برای خدا انجام دهد.

 

۱ نظر
محمدرضا فضلعلی

واین بحرطویل است..2

بسم الله الرحمن الرحیم

نیت(1)

در هر مورد از اعمال دینی ما اولین مسئله ای که با آن برخورد می کنیم چه در نماز چه در روزه چه در حج وچه در....... نیت است ودرمورد مجلس روضه هم همین مطب مطرح است می توانیم نیت رابه عنوان هدف نیز معنا کنیم باید دید که چرا به این مجالس می رویم ویا هدف ما از این کار چیه

خب طبعا باید عمل مخلص برای خدا باشه

چون اون دنیا عمل مخلص از ما میخرن خلص العمل فان الناقد بصیر بصیرماخیلی جاها شنیدیم  که برخی از علما وقتی فوت میشن به خواب رفقاشون میرن از اون دنیا براشون میگن معمولا میگن اونجا ازما پرسیدن خب چی آوردید ما میگیم این همه تالیف کتب میگن مگه اول کتابت نمی نوشتی که مثلا هدیه به فلانی میگن تربیت طلاب میگن مخلص نبود خلاصه هرچی میگه اونا توش ان قلت میارن

معمولا تواین داستانا حرف به محبت وکار برای اهل بیت علیهم السلام میکشه که توی این همه داستان چند نفر به خاطر محبت به اهل بیت علیهم السلام نجات پیدا می کنند اما به بعضی هم گفته میشه ازتو بیشتر توقع میرفت تا آخر اون شخص میبنه هیچی نداره تا این که ملائکه میگن تویه چیزی پیش ما داری     

                                                                                          

اون وقت حرف از یک عمل کوچک مخلصانه پیش میاد که خودطرف هم ازیاد برده مثل دادن یه سیب به یه بچه که سیب میخواسته

 وکسی نفهمیده خلاصه شیطان خیلی تو نخ اینه که  نیت مارو غیر خدایی بکنه

اصلا قسم خورده که این کارو بکنه همون روزی که خدا تردش کردگفت:

                           فبعزتک لاقوی انهم اجمعین الا عبادک منهم المخلصین

واین بحرطویل است...

دلم به مستحبی خوش است که جوابش واجب است اسلام علیک یا اباصالح المهدی.

۱ نظر
محمدرضا فضلعلی