بسم الله الرحمن الرحیم

یه استادی داشتم همیشه قبل ازینکه کلاسو شروع کنه و یا قبل ازینکه منبرشو شروع کنه میگفته جهت نورانیت مجلس یه حمدو  سه تا قل هو الله و یه صلوات هدیه کنیم به محضر حضرت نرجس خاتون  دلیلش رو هم میگفت  میگفت چون که ما برای مادر امام زمان علیه السلام کاری کردیم حضرت خودشون به مجلس  عنایت میکنن

یه داستان در همین مورد بخونیم خوبه!

مرحوم آیت الله آقاشیخ عبدالکریم حائری نقل می فرمودند: که من با  آقای میرزا علی آقاشیرازی به درس خصوصی نزد آیت الله میرزا محمدتقی شیرازی (ره) می رفتیم. من به امر استادم میرزای بزرگ در آن درس شرکت و با آقا میرزا علی آقا، فرزند ایشان، مباحثه می کردم. محل درس در یک بالا خانه بود. آقای فشارکی که از پایین صدای دوست و هم بحث خودش میرزا محمدتقی شیرازی را شنید، به بالا به نزد ما آمد. این حادثه مربوط به زمانی بود که می گفتند بیماری وبا به سامراء آمده است.

ایشان وقتی که داخل بالا خانه شد، به میرزا روی کرده و فرمود: آقای میرزا مرا مجتهد می دانید؟ ایشان را گفتند آری شما را مجتهد می دانیم. باز گفتند: مرا عادل می دانید؟ جواب دادند: بلی شما را عادل می دانم. دفعه سوم پرسیدند: آیا حکم مجتهد عادل را نافذ می دانید؟ مرحوم میرزا در جواب گفتند:آری! اما اطلاق آن محل منع است! ایشان گفتند: من حکم کردم بر مردان و زنان شیعه ی سامراء که زیارت عاشوراء بخوانند،و ثواب آن را هدیه نمایند، به روح مطهر حضرت نرجس خاتون سلام الله علیها  والده ماجده ی حضرت حجت علیه الصلوه و السلام، و ایشان را شفیع قرار بدهند، نزد فرزند بزرگوارشان که ایشان شفاعت نمایند،عندالله، و من ضامن می شوم، هرکس این عمل را انجام بدهد،مبتلا به بیماری وبا نشود. این حکم منتشر شد، و همه عمل کردند، و هیچ یک از شیعیان به مرض وبا گرفتار نشد، و علی الظاهر کسی در آن اوان نمرد، جز یک پاره دوز شیعی که معلوم نشدکه او آن زیارت را خوانده یا نه، و آیا به مرض وبا مرده یا نه، و به قدری مطلب روشن بود که دیگران از خجلت مردگان خود را شب دفن می کردند، و می آمدند خدمت حضرت هادی و حضرت عسگری سلام الله علیهما می گفتند: انا نسلّم علیک مثل ما یسلّم علیک الشیعه!

 

 

سلام میدهم ودلخوشم که فرمودید :

هرآنکه در دل خود یاد ماست زائر ماست:

السلام علیک یا ابانا یا اباصلح المهدی عج الله تعالی فرجک وسهل الله تعالی مخرجک