بسم الله
چند وقت قبل یه مصاحبه ای از اقای اکبرنزاد منتشر شد که توی اون به نظرات خودشون نسب به لباس روحانیت می پرداختند و این لباس رو مانع ارتباط گیری قشر روحلنی با قشر جوان یا غیرهه جامعه میدونستن
میتونید اون مصاحبه رو از اینجا دانلود کنید حقیر یه چند جمله در رابطه با این بینات مینویسم ؛
بسمه تعالی
-
فرمایشات استاد اکبرنزاد رو به چند مضوع زیر میشه تقسیم کرد و چند مطلب رو بیان کرد :
- این لباس آن طور که گفته میشه لباس پیامبر نبوده و یعنی جعل شرعی برای این عنوان نداریم از طرفی ایشان خود ملتزم به این مطلب نبودند.
- که در جواب عرض میشه بله کسی چنین ادعایی نداره که جعل شرعی برای این مطلب داریم و ایشان این لباس را لباس تبلیغ قرار داد نکردند زیرا زمانی این لباس ، نماد یا یونی فرم برای امری خاص قرار داد میشود که با لباس مردم زمانه حداقل تفاوتی جهت تمایز داشته باشد ، که این در زمان ایشان که لباس رسمی جامعه عبا و قبا بوده ظاهرا ممکن نبوده است
- مطلب دوم : این لباس را باید به افراد شایسته داد که بتوانند حرمت آن را حفظ کنند که حضورشان ، راه رفتنشان ، حرف زدنشان باعث تبلیغ دین شود
- که حقیقتا مطلبی فرمودند بسیار دقیق و به جا و برای افرادی که حائز این لباس مسشوند نیز شروطی بیان فرمودندمانند این که طلبه ای دارای فضائل اخلاقی است و در امور علمی به یک شناخت کلی از اسلام آن هم در دجه نسبتا بالای ( اجتهاد در یکی از علوم دینی ) و یک سری دیگر از آمادگی های لازم رسیده باشد مزین به این لباس بشوند ، که امروزه دیده میشود یکی از دلایل ناپسند جلوه شدن روحانیت در جامعه همین دستیابی افراد نا اهل به این لباس مقدس است
- مطلب سوم : این لبسا لباس تبلیغ نیست و لباس منبر و محراب است ، باید لباسی دیگر که این مقدرا محدودیت برای خود و افراد ایجاد نکند تعریف شود :
- که نقد اصلی مطلب به همین قسمت است
- اولا : کسی که قبول میکند وارد این لباس شود یعنی محدودیت های اجتماعی آن را نیز خریدار شده است ، این مطلبی نیست که کسی که وارد این لباس میشود از قبل آن را نداند
- ثانیا : این لباس نیست که محدودیت می آورد بلکه شخصیت دینی و مذهبی شخص است که برای او محدودیت می آورد ، و این مطلب که لباس این محدودیت را می آورد مطب غلطی است و علت این خلط آن است که چون این لباس بروز انتساب ما به دین را میدهد فکر میکنیم که این لباس است که مانع میشود ، اگر بنا باشد با این دید به موضوع بنگریم ریش داشتن هم مانع ارتباط ما با جوانان است پس آن را نیز بتراشیم
- ثالثا با تغییر یونی فرم چیزی عوض نمیشود ، به طور مثال اگر بنا به پیشنهاد ایشان به چای لباس رایج یک کت بلند با یک بچ سینه داده شود که دیگران نتوانند از آن استفاده کنند ، به نظر شما این محدودیت نمی آورد ، آیا شما باز هم با همین لباس هر کاری میتوانید بکنید ، خیر اتفاقا این لباس هم بعد از گذر مدتیو جا افتاذن همان محدودیت ها را به همراه خواهد داشت ، الان که در آن شرایط نیستیم شاید فکر میکنیم که این اتفاق نمی افتد بلکه این نیز رخ خواهد داد
- به طور مثال میتوانید به طلاب حوزه علیمه نور الرضا علیه السلام وایت الله خویی مشهد نگاه کنید که آنها دقیقا همین طور که فرمودید لباس میپوشند و حتی ما که خود طلبه ایم با نوعی خاص به ایشان نگاه میکنیم چه رسد به مردم
- به عنوان یک مثال دقیق تر میتونید به لباس پوشیدن روحانیت ارمنی نگاه کنید که در درجات مختلف لباس های مختلق دارند ، حال اگر یک کاردینال در خیابان با کسی صحبت کند آیا برای مردمی که علاقه ای به روحانیت ارمنی ندارند ، با یک کشیش ساده متفاوت است ؟
- مطلب چهارم :
- نسبت به یکی از مثال هایی که زده شد ، اینکه روحانین در نماز جمعه شرکت نمیکنند این یک شین برای لباس روحانیت نیست که بگوییم لباس را جمع کنیم تا کمبود روحانیت در جمعه به چشم نیاید جدای از اینکه این راه حل ها کلا پاک کردن صورت مسئله است ، این را در نظر داشته باشید که نماز جمعه واجب تخییری است که برخی از فقها در همین زمان آن را حرام میدانستند ، و ما بقی تعدادی حکم به جواز دادند ولی نماز احتیاط را لازم داشنته اند در حدی که گفته اند اگر اما جمعه نماز احتیاط ظهر نخواند اقتدا برای نماز عصر به او جایز نیست و... که مجالی بر بیان این مطلب نیست که اینها ار بگذارید در کنار بقیه انتقادات به برگزاری نماز جمعه ، دلالیل قابل توجیه برای عدم حضور ایشان در این مراسم است ، در مقابل این پیرمرد متعرض نباید خجالت کشید باید به او یاد داد که تا مطلبی را نمیداد هوار نکشد
- مطلب آخر :
- از باب تاکید اینکه اون چند دقیقه که در رابطه با صلاحیت افراد باری پوشیدن این لباس فرمودند رو حقیقتا باید با طلا نوشت ، راه حل واقعی اینه والا بقیه همه پاک کردن صورت مسئله است که تو برخی پیشنهاد ها همون طور که عرض شد صورت مسئله هم پاک نمیشه